آقا بـــــــــهدادآقا بـــــــــهداد، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 5 روز سن داره

بهداد نجفی

ماه من غصه چرا؟

ماه من غصه چرا؟   آسمان را بنگر که هنوز بعد صدها شب و روز مثل آن روز نخست گرم و آبی و پر از مهر به ما می‌خندد یا زمینی را که دلش از سردی شب‌های خزان نه شکست و نه گرفت بلکه از عاطفه لبریز شد و نفسی از سر امید کشید و در آغاز بهار دشتی از یاس سپید زیر پاهامان ریخت تا بگوید که هنوز پر امنیت احساس خداست ماه من غصه چرا؟ تو مرا داری و من هر شب و روز آرزویم همه خوشبختی توست ماه من دل به غم دادن و از یأس سخن‌ها گفتن کار آنهایی نیست که خدا را دارند ماه من غم و اندوه اگر هم روزی مثل باران بارید یا دل شیشه‌ای‌ات از لب پنجره عشق زمین خورد و...
26 شهريور 1393

صاحبدلم

پسرم شاکرم از بودنت شاکرم از داشتنت  بودنت روشنی _شبهای تاریک _انتظار است  بودنت امید روزهای سبک بار زیستن است  بودنت پناه  ترسهای پنهان شده است   کاش فقط این روزهای سخت و سنگین نیز بگذرد کاش این دل رنجوری ها نیز بگذرد کاش سایه سنگین این قضاوتها کوتاه شود  کاش این سو تعبیرهای ابلهانه تمام  شود کاش فقط کمی نیتهای نهفته و احساسهای پنهان دیده شود   صاحبدلم باش تا باشم ...
3 شهريور 1393
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به بهداد نجفی می باشد